تبلیغات متنی
آزمون علوم پایه دامپزشکی
ماسک سه لایه
خرید از چین
انجام پروژه متلب
حمل خرده بار به عراق
چت روم
Bitmain antminer ks3
چاپ ساک دستی پلاستیکی
برتر سرویس
لوله بازکنی در کرج
سئو 021 

سایت سئو 021 بوجود آمد تا گامی در جهت آموزش بهینه سازی سایت در ایران بردارد




درباره تئاتر جامعه باربد

سرشناس ترین کوچه لاله زار «کوچه باربد» است که البته پیش از نقل مکان جامعه باربد به نام کوچه ملی شناخته می شد و معروفیتش را از فراوانی تعداد سینماها و تئاترهایش داشت که حالابه طور کامل از نفس آن سال ها افتاده است. تا چند وقت پیش تنها یک سینما در آن فعال بود. از آن سینما هم امروز تنها در دالان دراز ورودی اش دکه محقر و بی جانی مانده برای فروش کیک و نوشابه. اوایل کوچه تابلوی تکیده سینما شهرزاد بر پیشانی قفل کهنه ای هنوز نمایان است که زمانی محل اجراهای فاخر موسیقی و تئاتر و اُپرت و تابلوموزیکال های جامعه باربد بوده است. جامعه باربد به کوشش اسماعیل مهرتاش و البته سیدکاظم شهیدی در سال 1305 خورشیدی پا گرفت که پس از سه بار جابه جایی سرانجام رسید به محلی که اکنون با نام پاساژ حضرت ابوالفضل فعال است، روبه روی سینما سارای فعلی که در همین سینما هم روزگاری دو تئاتر گیتی و صادق پور فعال بودند. اسماعیل مهرتاش (1359-1283ش) که در تئاتر و موسیقی صاحب ذوق و نظر بود ابتدای کارش در مکتب بزرگانی چون درویش خان و علینقی وزیری مشق هنر کرد و بعدها با اهتمام او این جامعه باربد تاثیر بسزایی در شناسایی و معرفی هنرمندانی چون محمدرضا شجریان، عبدالوهاب شهیدی، ملوک ضرابی، جمال وفایی و مرضیه در موسیقی و بسیاری دیگر از هنرمندان در تئاتر داشت. سال های سال جامعه باربد به عنوان جایگاهی ویژه در هنر ملی ایران فعال و پرکار خوش درخشید و به قول روانشاد رضا وحدانی نوازنده و معلم تار: «هر کس در این مملکت در موسیقی یا تئاتر یا هنرپیشگی به جایی رسید به جامعه باربد سری زده است.» در زمینه تئاتر موضوع نمایشنامه ها بیشتر برگرفته از ادبیات و فرهنگ کهن ایران نظیر آثار نظامی گنجوی و فردوسی یا آداپته از آثار فرنگی بود که اغلب با استقبال فراوان تماشاچیان مواجه می شد چنان که به عنوان نمونه بنا بر گزارشی در حدود سال 1310 به علت ازدحام تماشاچی هنگام اجرای نمایش «لیلی و مجنون» خیابان لاله زار بسته شد که سرانجام به دخالت پلیس سامان یافت. با این حال این تئاتر مانند سایر تئاترهای لاله زار به صورت کاملاً خصوصی اداره می شد و با درآمد گیشه سرپا بود اما هیچ گاه تا زمان آتراکسیون از ارج آن کاسته نشد. در زمینه صحنه پردازی و دکور بیش از همه تئاترهای آن زمان اهتمام ورزید و نخستین بار در تاریخ تئاتر ایران طراحی و ساخت دکور به طور حرفه ای و ویژه در این تئاتر انجام شد. میرسیف الدین کرمانشاهی تحصیلکرده و معلم تئاتر در روسیه و بادکوبه و متخصص دکورسازی در سال های 1308 پس از ورودش به تهران به این تئاتر پیوست و دکورهای قابل توجهی ساخت که دکور همین نمایش «لیلی و مجنون» اولین آنها بود. این دکور برای چهار قسمت متفاوت نمایش شامل چهار سازه جداگانه بود که به ترتیب عوض می شدند. در ابتدا زمانی طولانی مابین اجرای نمایش صرف تعویض دکورها می شد که اسباب خستگی و سر و صدای تماشاچیان را فراهم می کرد. به همین دلیل مهرتاش تابلوموزیکال یا پیش پرده خوانی را ابداع کرد که در فاصله زمانی تعویض دکور، توسط یک نفر با ساز و ضرب و ترانه و البته با صورت گریم شده و لباس مخصوص، روی صحنه اجرا می شد. این قطعات، فکاهی های سرگرم کننده و گاهی اجتماعی سیاسی بودند که پس از آن در دیگر تئاترها هم معمول شدند. از اولین قطعات «یکی یه پول خروس...» و «گل پونه، نعنا پونه...» بود و از دیگر پیش پرده خوانان مجید محسنی، عزت الله انتظامی و مرتضی احمدی را می توان نام برد. ولی خاکدان و ناپلئون سروریان هم از دکورسازان نامی بودند که در باربد فعالیت کردند.

جامعه باربد به رغم اجراهای گسترده و فعال به برگزاری کلاس های آموزشی نیز اهتمام ورزید که از مدرسان آن علی دریابیگی، احمد ناظرزاده کرمانی، خان ملک ساسانی و رفیع حالتی را می توان نام برد. پس از آنکه لاله زار آن شکوه و فر گذشته را از دست داد و بازار تئاترهایی که بعدها موسوم به لاله زاری شدند کاسبکارانه رشد کرد بسیاری از هنرپیشگان و فعالان آن یا گوشه عزلت گزیدند یا به سینما پیوستند. مهرتاش هم با آنکه بارها همکارانش را در تئاترهای دیگر به ادامه روند پیش از آتراکسیون ترغیب کرد سرانجام تاب نیاورد و با دلخوری جامعه باربد را ترک کرد. از آن سال به بعد لاله زار از نظر محتوایی به عنوان یک مکان فرهنگی تغییر اساسی کرده بود، کافه های محفلی روشنفکری برچیده شد، تیپ مشتری ها و رفت و آمدکنندگان لاله زار به یکباره عوض شد، از منطقه ای فرهنگی به تجاری مبدل شد و مساله عمده این بود که سلیقه های تماشاگران نوظهور در از دست رفتن بنیان های فرهنگی لاله زار روز به روز بیشتر می شد. با این حال جامعه باربد تا سال های انقلاب فعال بود. خاطره ای از مهرتاش نقل است که: سیگارفروشی جلوی جامعه باربد بساطی داشته که پس از چندی از سوی پاسبان های لاله زار اجازه فعالیت در آنجا را به او نمی دهند. پناه به مهرتاش می آورد و از او خواهش می کند سفارشی به پاسبان ها کند و کاسبی اش را ادامه دهد. مهرتاش ایشان را راضی می کند و سال های سال این مرد همان جا مشغول کار و کاسبی می شود. در جریان حوادث انقلاب آرشیو و دکور باربد در آتش سوخت و مهرتاش 76 ساله نیز سرانجام در سال 1359 درگذشت. امروز تنها اثر به جامانده از آن در لاله زار، تابلوی کوچه باربد است.


برچسب ها : , تعداد بازدید : 100

نظرات: |



اخرین مطالب